- دختران دانشآموز و دانشجو نه تنها خواهان آزادی پوشش و دیگر آزادیهای اجتماعی هستند بلکه با کل نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی در مبارزه هستند.
- علی خامنهای در حالی رویای تبدیل کردن این نسل به سربازان «فرمانده» را داشت که آنها پایههای جمهوری «درمانده» را به لرزه درآوردهاند.
- نسل «دهه هشتادی» درگیر جناحین حکومت نیست و برای به گور سپردن پیکر فاسد و فرتوت جمهوری اسلامی که از انقلاب ۵۷ زاده شد تلاش میکند.
- نداشتن برگی که برای این نسل رو شود تا همچنان در چارچوب نمایشهای نظام بازی کند، از سوی برخی تحلیلگران و مقامات حکومت به عنوان «آسیب» و موضوعی «هشدارآمیز» مطرح شده بود.
- شعارهای صریح و بیپردهای که دانشآموزان و دانشجویان در روزهای اخیر سر دادند یکی از نشانههای هدف مشخص آنان برای براندازی جمهوری اسلامی است.
یک ماه پس از آغاز خیزش سراسری مردم علیه جمهوری اسلامی که به گفته شمار زیادی از جامعهشناسان در قالب «انقلاب» علیه جمهوری اسلامی ادامه یافته، جوانان و نوجوانانِ «دهه هشتادی» میدانداران مهم این اعتراضات هستند. آنها چه در دانشگاه و مدرسه و چه در خیابانها صحنههای بینظیر و ماندگاری از آزادیخواهی و ایستادگی در برابر جمهوری اسلامی رقم زده و بار سنگین این «انقلاب» را به دوش میکشند.
این نسل در رویارویی با حکومت، شیوههای خلاقانهای از مبارزه در پیش گرفته و در بیان نظرات و خواستههای خود چه با جمهوری اسلامی و چه با رسانهها و نسلهای پیشین با صراحت لهجه روبرو میشوند. علی خامنهای در حالی رویای تبدیل کردن این نسل به سربازان «فرمانده» را داشت که همین نسل پایههای حکومت رهبر «وامانده» و «درمانده» را به لرزه درآورده است.
دختران نوجوان و جوانِ دانشآموز و دانشجو، به عنوان پرچمداران مبارزات اخیر، نه تنها خواهان آزادی پوشش و دیگر آزادیهای اجتماعی هستند بلکه با کل نظام ارتجاعی جمهوری اسلامی در مبارزه هستند. دخترانی که بیش از چهار دهه هدف اصلی نظام برای تبدیل شدن به ابزار تبلیغات ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و ارائه نمونهای از «دختر مسلمان» بودند حالا در مدارس و کلاس درس تحصن کرده و با برداشتن مقنعه علیه فاشیسم مذهبی شعار میدهند و انگشت میانه را به سوی عکس خامنهای و خمینی و نظام میگیرند.
این مبارزان جوان در برابر فشارها و تهدیدهای مدیر و ناظم و معلمانی که همچنان در چهارچوب نظام ایستادهاند مقاومت میکنند. در این مسیر دانشآموزان پسر نیز همراه و همدل با دختران در مسیر مبارزه علیه جمهوری اسلامی پیش میروند.
رژیم کودککُش
جمهوری اسلامی اما با وجود امضای کنوانسیون جهانی حقوق کودک، قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشته و به شیوههای مختلف به سرکوب کودکان و نوجوانان میپردازد. بر اساس گزارشها و به استناد موارد اطلاعرسانی شده، طی چهار هفته گذشته دستکم ۲۴ نوجوان زیر ۱۸ سال در خیابان توسط مأموران حکومتی با شلیک اسلحه و ضربات متعدد باتوم جان باختهاند. نیکا شاکرمی، سارینا اسماعیلزاده، حنانه کیا، زکریا خیال، امیرحسین بساطی، محمدرضا سروری از جمله کودکان جانباخته هستند که بین ۱۲ تا ۱۷ سال سن داشتهاند.
همچنین صدها نوجوان در چهار هفته گذشته در شهرهای مختلف بازداشت شدند. جدا از آنکه بازداشت این کودکان اقدامی خلاف حقوق کودک به شمار میرود، این کودکان غالبا در کنار بزرگسالان در زندانها، بازداشتگاههای موقت و سیلوها نگهداری میشوند که همین موضوع نیز خطرات مضاعف برای آنها دارد.
جوّ مدارس به ویژه دبیرستانها در هفتههای گذشته امنیتیتر از پیش شده و فایلهای صوتی و ویدئوهایی از تهدید و «دانشآموز معاند» و «خرابکار» و «قانونشکن» خطاب قرار دادن دانشآموزان توسط کادر مدرسه منتشر شده است. جمهوری اسلامی وقاحت را به جایی رسانده که در مدارس گاز اشکآور شلیک کرده و تیمهای امنیتی برای «بازداشت دانشآموزان» به مدارس یورش برده و دختران و پسران را بازداشت و به مکانهای نامعلوم منتقل میکنند. همچنین وزیر آموزش و پرورش با تأیید بازداشت شماری از دانشآموزان از بیان تعداد آنان خودداری کرده ولی در اظهاراتی نگرانکننده گفته که بازداشت کودکان برای اینکه آنها به «شخصیتهای ضداجتماعی» تبدیل نشوند صورت گرفته و «برای بحث اصلاح و تربیت در مراکز روانشناسی هستند و دوستان کارشان را انجام می دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند!»
از سوی دیگر جمهوری اسلامی بخشی از کودکان و نوجوانان را در قالب نیروی سرکوب به کار گرفته تا با باتوم و اسلحه سرد به معترضان حمله کنند؛ اقدامی که قطعا مقدمه تبدیل شدن این کودکان به «شخصیت غیراجتماعی» است!
هرچند «کودککشی» و امنیتی کردن فضای مدرسه و بازداشت و شکنجه کودکان توسط جمهوری اسلامی هنوز با واکنش جدی بینالمللی روبرو نشده اما کارشناسان و فعالان حوزه کودک در ایران هشدارهای زیادی در شیوه برخورد جمهوری اسلامی با کودکان داشتهاند. از جمله بیش از ۶۰۰ فعال ادبیات، هنر و فرهنگ کودک و نوجوان روز پنجشنبه ۲۱ مهر در بیانیهای نقض حریم مدارس از سوی نیروهای نظامی و انتظامی را محکوم کردند. آنها با استناد به مواد ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۳۲، ۳۷، ۳۸ و ۴۰ کنوانسیون جهانی حقوق کودک، قانون حقوق کودک مصوب سال ۱۳۹۹ و نیز قانون فضاهای آموزشی مصوب سال ۱۴۰۰ و قانون مدنی درباره شرایط دستگیری افراد زیر سن قانونی، به عملکرد نیروهای امنیتی اعتراض کردهاند.
در این میان، نوجوانان جانباخته از نخستین طعمههای جمهوری اسلامی برای سناریوسازی بودهاند و حکومت با زیر فشار قرار دادن خانوادهها و گرفتن اعترافات اجباری، در «داستانهای تکراری» درباره نیکا و سارینا اعلام کرد آنها خودکشی کردهاند. برخی معتقدند این دروغپردازیهای آشکار به دلیل هراس جمهوری اسلامی از محکوم شدن به کودککشی در محاکم بینالمللی صورت گرفته است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر